اگربراي شراره هاي اتش عشقت
قلبي پاك و زلال نمي جويي
اگربراي زمزمه هاي عاشقانه ات
گوشي بيدار و قلبي عاشق نمي يابي
اگرفقر و حقارت راه بر تو مسدود نموده است
اگرسوخته دل و خسته و افتاده اي
و اگر رنجوري و بيماري
تاب و توان از تو گرفته
اگربراي رازها سربه مهرت
مامني نمي يابي
اگردر رسيدن به ارزو و روياهايت
نيش تمسخر و تحقير برخودروانه مي بيني
اگربر بلند انديشي ها و بلند پروازي هايت
لگامي از ناتواني و درماندگي زده اند
اگر پر پروازت را بريده
و دل هشيارت را الوده نموده اند
اگر ((ابليس مست تورا
بر سفره ي عزا و ماتم خويش نشانده است ))
تانظاره گر بي هويتي و زبوني و حقارت تو گردد
در عوض((او ))تك و تنها اما قادر و بي همتاست
او خداست او هميشه با ماست
پس اسوده باش و تنها خودت را به او بسپار !
.گفته بودي كه ((چرامحوتماشاي مني؟
وانچنان مات كه يكدم مژه برهم نزني !))
-مژه بر هم نزنم تاكه زدستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدني !
اگردراوج ناباوري و حرمان به سرمي بري
اگردركنج خانه ي قلبت دلگيرواندوهناك هستي
اگرتمامي دروازه هاي خوشبختي و موفقيت و پيشرفت را
برسرنوشت خويش مسدودمي پنداري
اگردلگيرازهمه چيزو همه كس شدي
وپناهگاهي براي خود نمي يابي
بدان!كسي هست كه هميشه باتوست :
او نه باتو بلكه هميشه درتوست .
اونزديك تر از هركس به توست .
او مي شنود هرانچه كه مي انديشي
ومي بيند هرانچه كه مي نمايي.
بدان !اين را نيك بدان
كه تو هرگز تنها و بي همراه نيستي
اوباتوست اودرتوست .
اودرتوجاري ست همچون رود
دل ببر ازهرچه غيراوست
وچشم دل بگشاان جا كه اوست .
اوزيباترين زيبايي ها
وعاشقانه ترين عاشقانه هاست .
خدايامن دركلبه ي فقيرانه خودچيزي دارم
كه تودرعرش كبريايي خودنداري
من چون تويي دارم
وتوچون خودنداري ....
اگر زشت و اگر زيبا
اگر دون و اگر والا
من اين دنياي فاني را
هزاران بار از آن دنياي باقي دوست تر دارم .
نمي خواهم بميرم تا محبت را به انسانها بياموزم
وقتی چترت خداست بگذارباران سرنوشت هرقدرمیخواهد ببارد
خداوند با دستان تو دست انسان گرفتاری را گرفته است ،
وقتی دست افتاده ای را میگیری و لبخند را مهمان قلبش می کنی ؛
و این چه زیباست.
نازنین ، دستانت نورانی و بوسیدنی شده اند ...
بازی قایم موشک رو تو بچگی یاتون میاد
چشم میذاشتیم و می شمردیم تا پنجاه ...
47 - 48 - 49 - 50 ، بیام ؟ ... اومدما ...
و میرفتیم دوستی رو که پنهان شده پیدا کنیم ...
باید همه جا رو می گشتیم .
بزرگ شدیم و کودکی هامون فراموشمون شده گویا ؛
که هنوز یک دوست غایب از نظر داریم ...
دوستی که به زبون میگیم دوستش داریم و میخوایم پیداش کنیم و ببینیمش ، ولی به جستجوش نپرداختیم ...
می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ... !
مانند درخت مهربان می شوی و بی آزار ...
اگر یکی از چشمانت به تنومندی و برگ و بارت باشد و به بهار
و چشم دیگرت به هیزم شکن و خزانی که از آن فراری نیست ...
جوانیهایت را
با بچگیهایم پیر کردم ...
مرا به موی سپیدت ببخش مادر !!!
مرا به موی سپیدت ببخش پدر !!!
گاهی که میرسم به تَهِ تَه ِخط گرفتاریهام
همونجا که حرفی نمی مونه جز شکایت کردن
چشمامـو میبندم و به بعضی آدمـهـای دیگر فکــر میکنم ...
به آدماے گرفـــتار تر، مـــریض تر، تنـــهاتر ...
خدایا شکــــرت ...
من باشم ،
تو باشی و صحن انقلابت ...
دنیا را می خواهم چه کار؟!
السلام علیک یا شمس الشموس
یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
چه تقابل عجیبی ست ...
به دنیا می آییم ولی به آخرت می رویم ؛
آری برای رسیدن به آخرت باید از دنیا گذشت ...
جاده
شعر بلندي است
وقتي من با قدم هاي تو قدم مي زنم
اما
جاده همين جاده لاغر
ادم را كوچك مي كند
كوچك را نقطه
نقطه را هيچ
باور نمي كني؟
برو!
باز شايد سفري در پيش است
وتمامي غزل هاي جهان
كارواني شده اند
ساربانش غم و صبر
وقتي خدا با من است
از تحمل گناهان و رنج باكي ندارم!
وقتي خداوند با من است
از تحمل ناملايمات باكي ندارم
واي بر ما كه خدا را فراموش مي كنيم
و ارامش دنيا را از خود دريغ مي كنيم!
گوشه اي از خطبه 16 نهج البلاغه
جز پروردگار خود ديگري را ستايش نكنيد و جز خويشتن خويش ديگري را سرزنش ننمائيد.
گوشه اي از خطبه 23 نهج البلاغه
عمل نيك انجام دهيد بدون انكه به ريا و خودنمايي مبتلا شويد زيرا هركس كاري براي غير خدا انجام دهد خدا او را به همان غير واگذارد.
ما انسانها اینطور آفریده شده ایم که اگر بدانیم میلیونها سال در جهان باقی خواهیم ماند
ولی قرین اندوه و بدبختی خواهیم بود راضی می شویم و حتی خوشحال می گردیم
لیکن اگر بفهمیم که از بین می رویم و در عوض هیچ شکنجه و رنج نخواهیم کشید اندوهگین و مایوس می شویم !!!
موریس مترلینگ....
قالب جدید وبلاگ پيچك دات نت |